۱۳۸۶ خرداد ۲۷, یکشنبه

ایرانیان و اعراب

الف) همیشه وقتی با یکی از دوستانم بودم و بحث اعراب پیش می آمد سریعاً این شعر را می خواند:
«ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را رسیده است بدانجای کار
که تخت کیان آرزو می کند
تفو بر تو ای روزگار تفو»
و می گفت:«مادر خود من خوزستانیه همیشه می گه : اگر سر یه ایرانی و سر یه عرب را ببری و خونشون بریزی تو 1 شیشه و خوب تکون بدی تا قاطی بشه و بعد بریزی رو زمین خون ایرانی یه راه میره و خون عرب یه راه و هیچوقت اونا با ما صاف نمی شن. رفتی طرفای هویزه ببینی چه قدر بچه عراقی هست اینا همشون بچه های سربازی عراقی هستند که اول جنگ به زن های ایرانی تجاوز کردند
و من می گفتم : بابا دیگه زمان این حرفا گذاشته ما همگی انسانیم و در یک منطقه زندگی می کنیم و باید این مسائل را کنار بگذاریم و ....
ب) امروز صبح خانه یکی از دوستانم بودم که عاشق نانسی عجرم خواننده عرب است و می خواست از روی اینترنت یک آهنگ نانسی را دانلود کند و وقتی دانلود شروع شد دیدیم حدود 1:30 دقیقه دانلود طول خواهد کشید من بهش گفتم: من در خونه خط ADSL دارم و میتونم برات به راحتی دانلود کنم و روی CD رایت میکنم فردا بیا ببر، گفت باشه
امشب شروع به دانلود آهنگ کردم و خواستم سری هم به سایت خود نانسی عجرم بزنم اما وقتی آدرس را تایپ کردم و اینتر کردم ناگهان با این صفحه مواجه شدم، که در آن نوشته بود: « شما نمی توانید به سایت نانسی عجرم وارد شوید زیرا شما از یک کشور کثیف (ایران) هستید بروید و دیگر تلاش نکنید.»
اول باورم نشد دوباره و سه باره تلاش کردم اما نشد به چند تا از دوستام تماس گرفتم بعضی توانستند وارد شوند و بعضی نتوانستند به یکی از دوستانم که به کامپیتور وارد است تماس گرفتم گفت: چون اینترنت تو ADSLاست اون میفهمه که از ایران کانکت میشی اما بعضی از اینترنت های عادی را تشخیص میده از کدام کشور است و بعضی را نه.
از اون موقع تا حالا چند ساعت گذشته اما من هنوز خیلی ناراحتم و هنوز نتونستم این مسئله را برای خودم هضم کنم و هی مدام زیر لب زمزمه میکنم:
« ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را رسیده است بدانجای کار
که تخت کیان آرزو می کند
تفو بر تو ای روزگار تفو ».

پیوست : من از قهوه چی، شهربانو، توکای مقدس و مهرناز صمیمی خواهش می کنم اگه لطف کنن نظرشون را در این مورد بنویسند.


۸ نظر:

ناشناس گفت...

"تفو بر تو اي چرخ گردون تفو"
آخه اين شعر رو ميخونين خودتون متوجه سكته شعر نميشين!!
راستي اون داستاني رو كه مادر دوستتون تعريف كرد را منهم تاييد ميكنم و به نظرم در گريد و مراتب انسانيت عربا وضعشون خيلي خيطه

ناشناس گفت...

ز شير شتر خوردن و سوسمار
عرب را بدانجا رسيده است كار
كه تخت كيان آرزو مي‌كند
تفو بر تو اي چرخ كردن تفو

ناشناس گفت...

سامان عزیز. سلام. ممنون از لطف ات. به موضوع بسیار مهمی اشاره کرده ای که حتما در مورد آن خواهم نوشت. این کامنت را فقط برای این گذاشتم که بگویم سایت رسمی نانسی این سایت است:
http://www.nancyajramonline.com/

سایتی که شماآدرس داده ای احتمالا توسط یکی از طرفداران متعصب او ایجاد شده. البته حتی اگر سایت رسمی نانسی هم این کار را کرده بود تنها خود را کوچک کردته بود و چیزی از شکوه کشور عزیز ما کم نمیکرد. در این مورد مفصل خواهم نوشت. فعلا خداحافظ.

ناشناس گفت...

راستی فکر کنم شعر اینگونه درست است:
ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را به جایی رسیده است کار
که تخت کیانی کند آرزو؟
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

ناشناس گفت...

سامان عزیز ممنون از دعوتتون . این موضوع مهم است و من چند روزی گرفتار بودم . حتمن می نویسم و خبرتون می کنم . در مورد شعر با قهوه چی موافقم . درستش همون که ایشان نوشته اند هست .
شهربانو

Mehrnaz Samimi گفت...

سامان عزیز پست تازه ای را با موضوعی که برایش فراخوان داده بودی نوشته ام و در بلاگم گذاشته ام . درادامه آن هم به این بلاگ لینک خواهم داد. بازهم ممنون از توجهت .موفق باشی

ناشناس گفت...

نــدارم بـه دل بــیــم از تــــــازیـــــان .......... که از دیدشان دیده دارد زیان

که هم مارخوارند و هم سوسمار .......... نـدارنـد جــنــگی گه کــارزار

ناشناس گفت...

نباشند یاور تو را تــازیــان .......... چو جایی نبینند سود و زیان

بـدرد دل اندر تو را زار نیز .......... بـدشمن سپـارند از بهر چیز